تصمیم گیری

تصمیم گیری گاهی به هنر تعبیر میشود و گاهی صفت های نظیر جسورانه و یا محافظه کارانه به ان اطلاق میشود. تصمیم گیری اما در واقع انتخاب از بین بدیل ها ( آلترناتیوها) است . و  بدیل ها به ذات وجود ندارند بلکه خلق میشوند و خود ترکیبی از امکان ها هستند. 

انتخاب بهترین بدیل در تصمیم گیری با مفهوم بهتر و بدتر ارتباط پیدا می کند و ان خود به مفهوم داشتن دستگاه ارزشیابی است . دستگاه ارزشی تصمیم گیر  را در ادبیات تصمیم گیری کسب و کار معادل مفهوم هدف کسب و کار می دانند بدین ترتیب تصمیم و انتخاب بدیل مناسب با توجه به هدف مفهوم می باید. در این نحوه نگاه تصمیم بهینه فراگیر معمولا مفهوم بیرونی ندارد چرا که دستگاه ارزشیابی تصمیم گیرها می تواند متفاوت باشد.

سوال : چگونه می توان در مورد تصمیم گیری صحیح یا نادرست قضاوت کرد 

فرض کنید قرار است منزل مسکونی خریداری شود و چندین بدیل وجود دارد .  بدیل های موجود به شرح زیر پیشنهاد میشود. خانه ای بسیار بزرگ و مجلل در منطقه ای با صفا و با اب و هوای بسیار عالی و طبیعتا گرانقیمت (۱)  ، خانه ای با ابعاد کوچک تر  در همان منطقه خوب جغرافیایی ولی در محدوده بودجه در اختیار (۲) ، خانه ای بسیار بزرگ و مجلل در منطقه ای وسط شهر با میزانی از الودگی معمول شهری (۳) ، خانه ای کوچک و معمولی در منطقه میانی شهر ولی صاحب ان قیمت بالای برای ان درخواست کرده(۴) است

کدام گزینه را انتخاب باید کرد و چگونه میتوان انتخاب تصمیم گیر را نقد کرد ؟

در این مثال دو مفهوم ارزشی وجود دارد . قیمت متناسب و منطقه جغرافیایی مطلوب . در مثال فوق انتخاب ۴ در مقابل انتخاب ۱ قطعا نامطلوب است چرا که قیمت بالا و اندازه کوچک و در منطقه کمتر مطلوب  را در مقابل انتخاب قیمت بالاولی اندازه ساختمانی بزرگ در منطقه عالی قطعا انتخابی غیر عقلانی است . پس انتخاب ۴ در مقابل ۱ قابل حذف است.

اما انتخاب ۲ در مقابل ۱ و یا بر عکس قابل انتقاد نیست و یا انتخاب ۲ و ۳ قابل انتقاد نیست زیرا یک معیار کم و در مقابل معیار دیگر ارزشی افزایش یافته است لذا هر انتخاب می تواند قابل قبول باشد

الگوریتم تصمیم گیری ، حذف الترناتیوهای نامطلوب 

در بده بستان دو معیار  ترکیب های منطقی هم ارزش هستند و مفهوم بهترین در انها راه ندارد. لذا روش انتخاب پاسخ بهینه ، انتخاب بهترین نیست بلکه رد کردن جواب های نامطلوب است . به این ترتیب پس از حذف بدیل های نامطلوب ، بقیه  بدیل ها قابل انتخاب توسط تصمیم گیران است و برتری تصمیم گیری مفهوم واقعی ندارد.

رفتار عاملی

حکایتی هست که مرز تفکر بالادستی و پایین دستی راروشن می کند. دو دوست از کنار رودخانه ای عبور می کردند که متوجه میشوند کودکی در حال غرق شدن است. بدون هیچ درنگی هر دو در اب می پرند تا کودک را نجات دهند . هنوز از این حادثه فراغت نیافته صدای کودکی دیگر را می شنوند که نیاز به کمک دارد و باز برای کمک هر دو دوست به اب می پرند. این موضوع مداوم ادامه می یابد. در حالی که مشغول نجات کودکان هستند یکی از ان دو متوجه میشود که دوستش ادامه نداده و او را در این کار تنها گذاشته است

در این حالت است که فردی که در حال نجات کودکان است فریاد بر میاورد که کجا میروی و دوست وی پاسخ می دهد به بالای رودخانه میروم تاجلوی کسی که کودکان را در اب می اندازد را بگیرم

سازمانها درگیر رفتار تدافعی و عکس العملی میشوند و عمده وقت خود را صرف خاموش کردن اتش می کنند بدون انکه وقت بگذارند و عامل اتش را حذف کنند و به جای عکس العمل پیشگیری نمایند

موانع درک چنین رفتار عاملی در سه ریشه قابل خلاصه شدن است

الف- نابینایی در مشاهده مشکل

ب- بدون صاحب بودن موضوع و یا مشکل

ج- دور زدن و به اینده موکول کردن حل مشکل

و راهکار اصلاح این پدیده در سازمانها در خود تعریف ان قابل مشاهده است

الف: ایجاد محیط کاری صاحب کار شدن گر چه فرد یا واحد عامل ان نباشد . در هر صورت با بروز یک بحران راهی دیگر نیست. یکی باید به رفع معضل بپردازد

ب- موارد بالا دستی معمولا داوطلبانه و تیمی است . گروهی از افراد دور هم جمع میشوند و ابراز می کنند که ما این مشکل را نیافریده ایم ولی ان را حل می کنیم

ریسک و مدیریت ریسک

ریسک به طور کلی  به مفهوم ، خطر در معرض قرار گرفتن  اسیب و احتمال از بین رفتن یا آسیب دیدگی است. . در امور مالی و سرمایه گذاری ، ریسک اغلب به شانس تفاوت  سود واقعی  با بازده مورد انتظار سرمایه گذاری اطلاق میشود. 

ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و پیامدهای تاریخی ارزیابی می شود. در امور مالی ، «انحراف استاندارد» یک معیار متداول  ریسک است. انحراف معیار ،اندازه گیری نوسانات یک متغیر در مقایسه با میانگین تاریخی آن است.

دریافت از ریسک با مقایسه پیامدهای احتمالی  با یک انتظار یا مطلوبیت حاصل میشود و لذا اگر برداشتی از نقطه مطلوب ( در ادبیات برنامه ریزی سازمانی ، مقدار هدف ) برای یک زمینه وجود نداشته باشد شناسایی ریسک و اطلاق ریسک‌ صورت نمی گیرد.

از سویی دیگر ، استفاده از واژه ریسک برای مواردی است که پیامدها معین نیست و انتظار تغییر در ان به علل تصادفی و یا علت های خاص پیش بینی میشود. رسیدن به این قابلیت که تغییرات را پیش بینی نمود در واقع از تجربیات گذشته حاصل میشود که در ان بر اساس تجارب گذشته حالت های ممکن در وقوع پیامدها قابل شناسایی است.

به طور خلاصه میتوان نکات زیر را در خصوص ریسک بیان نمود :

 چرایی ریسک : شروع به درک ریسک معمولا از انتظار  اثر ریسک ( میزان ریسک )  شروع میشود و سپس علت ان به عنوان عامل ریسک شناسایی میشود 

موضوع ریسک : موضوعی که در ان انتظار میرود نسبت به میزان مطلوب انحراف پیدا شود

عامل ریسک : انچه سبب میشود که تغییری در نتیجه یا مقدار مورد انتظار حاصل شود

میزان ریسک : مقدار نتیجه  پیش بینی شده با در نظر گرفتن احتمال بروز عوامل و شدت اثر هر عامل میزان ریسک تلقی میشود. هر گاه دامنه تغییرات نتایج را در یک دامنه تعریف نماییم ، انحراف در دامنه تعریف شده و بر اساس نقطه مرکزی ان نیز ریسک تلقی میشود.   

حوزه ریسک : افراض های متفاوتی از حوزه ها برای کمک به تحلیل گران ریسک برای تمرکز بر انتظار از حوزه و سپس تعیین ریسک و عوامل ان در ادبیات موضوع پیشنهاد شده است ، مانند ریسک عملیاتی ، ریسک استراتژیک ، ریسک محیط بیرونی ،  ریسک محیط درونی ،ریسک مالی ، ریسک فناوری ، ….  

فرایند مدیریت ریسک :   فرایند مدیریتی ، شامل تفکر و اقدام متناسب با ان است لذا گام های این فرایند عبارت خواهند بود با ، شناسایی ، ارزیابی ، ارزشیابی و رتبه بندی ، تیمار و پیاده سازی راه حل، پایش است 

محاسبه کمی ریسک :   ( احتمال بروز عامل ریسک ) ( شدت اثر )

محاسبه کمی رتبه در کنترل ریسک : ( احتمال بروز عامل ریسک ) x ( سختی شناسایی) x ( شدت اثر )

ریسک کسب وکار  در مدیریت عصر حاضر : 

فناوری اطلاعات و ارتباطات فضای کسب و کار. را متحول کرده است . درک محیط کسب و کار  و ریسک های متناظر با این موقعیت به همراه تهدیدها و فرصت ها ی ناشی از ان بخشی از فرایند مدیریت ریسک سال های پیش رو خواهد بود .

روندها و ریسک ناشی از تهدیدها و فرصت ها

۱- حجم زیاد داده :  هوش مصنوعی و تحلیل داده ای در نقش تصمیم یار به خدمت گرفته میشود.  ناتوانی در بکارگیری این فناوری و خطاهای ناشی از بهره کیری نادرست ، ریسک محیطی و قابلیت در بکارگیری ان فرصت رقابتی را فراهم می کند 

۲- کنترل از راه دور IOT : فناوری های مرتبط با کنترل و ردیابی فرصت شناسایی و عکس العمل سریع را در اداره کردن محیط درونی فراهم کرده است. فرصت بکارگیری فناوری در کنترل فرایندها و ریسک ناشی از سهولت دسترسی به نظام های کنترلی و تهاجم به شبکه ارتباطی از موارد شناخته شده در این زمینه هستند.

۳- گسترش اکوسیستم ها : توسعه زنجیره فعالیت ها و ارتباطات گسترده همکاری های تحاری ،  ریسک های مرتبط با تضاد و درگیری های. تجاری را از یک سو و فرصت بهره برداری بهینه از قابلیت های شبکه ای همکاری های تجاری را بوجود اورده است .

۴- پیچیدگی فضای کسب و کار : تعاملات گسترده و تغییرات سریع محیطی ، پیش بینی و برنامه ریزی را با چالش رو به رو ساخته است و  هوشیاری نیروی انسانی ، انعطاف پذیری در تعامل با کسب و کار الزام سازمانها در چابکی تعامل با مدیریت تغییرات است. ریسک های ناشی از ناتوانی در تحلیل و عاملیت در تغییر بخشی از تهدید های این روند شمرده میشود.

۵- گشودگی و شتاب در فضای ارتباطات اجتماعی مجازی : شتاب در اختلال بر نام تجاری ناشی از ریسک ناتوانی در پاسخگویی و حضور در فضای مجازی ، تهدید نیروی انسانی و همکاران ناراضی در اختلال برند در مقابل فرصت شتاب دادن به تصویر از برند در محیط کسب و کار با بهره گیری هوشمندانه از فضای مجازی از جمله موارد مرتبط با موضوع فضای ‌مجازی گسترده است.

۶- نواوری شتابان : گسترش تعامل ایده ها و تولید ایده های نوارانه و فرصت های شتاب دهی به پیاده سازی ایده ها در قالب نهادهای مبتنی بر مشارکت جمعی ، ریسک سازمانهای غیر منعطف که نواوری را ارزش نمی دانند افزایش داده است . حضور در صحنه کسب و کار و تغییر در قواعد کار با فشار به رگولاتوری های حوزه و مبتنی بر تجربه پیشبرنده ،  ریسک قواعد غیر منطبق با کسب و کار را به فرصت ایجاد قواعد منطبق با نواوری های طرج  شده و ایجاد زمین بازی پیشروان هر حوزه فراهم می کند .

توسعه تواناییهای جدید رهبری برای انقلاب صنعتی چهارم

4IR

1-با توجه به اینکه سازمانها مدلهای تجاری بیشتری تجربه می کنند ، رهبران باید در مرزهای کسب وکار رهبری کنند ، فناوریهای صحیحی را اتخاذ کنند ، چشم انداز جدیدی از فرهنگ سازمانی ایجاد کنند و استراتژی های مبتکرانه افراد را برای آینده کار شکل دهند.

2- مدیریت ادغام فناوری در محیط کار: نحوه انجام کار در حال تغییر است.  مسئولیت HR برای همکاری با مدیران عامل و رهبران ارشد شرکت برای دستیابی به ترکیب بهینه نیروی کار انسانی و اتوماسیون برای اطمینان از تأثیر مثبت در آینده کار در افزایش است.

3. افزایش تجربه کارکنان: افزایش پیچیدگی نیروی کار و استفاده از فناوری نیازمند تغییر در تجربه انجام امور  است. HR نقش مهمی در تعریف ، اندازه گیری و فعال کردن تجربه معنی دار کارمندان در 4IR دارد.

4- ایجاد فرهنگ یادگیری چابک و شخصی سازی شده : HR در پیشبرد فرهنگ یادگیری پیوسته در زمینه ای که تقاضا برای مهارت های خاص کاهش می یابد ، و برای زمینه های  ظهور چیزهای جدید و الزام استعداد برای یادگیری مداوم ، آموزش و رهاسازی نقش اصلی را ایفا می کند.

5- تعیین معیارها برای ارزشگذاری سرمایه انسانی: رابطه متقابل بین نیروی کار ، سازمانها و جامعه باعث می شود که منابع انسانی اقدامات پایدار وقابل سنجش از سرمایه انسانی به عنوان یک عامل اصلی در عملکرد خود و در عملکرد کسب و کار  ایجادو  اثرگذاری منابع انسانی  را پایش نماید .

6.  تنوع فرهنگی : تغییر نیروهای اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی فرصتی را برای سازمانها ایجاد می کند تا به طور عمیق  تنوع را پیش ببرند. منابع انسانی نقش اساسی در ترویج احساس هدف و تعلق در نیروی کار ، برابری و رفاه برای جوامع و مناطقی که در آن فعالیت می کنند را دارند.